بیشعوری کتابی با زبان طنز درباره «تجاوز حماقت آمیز اما آگاهانه به حقوق دیگران» در دوره معاصر، نوشته خاویر کرمنت است که در سال ۱۹۹۰ با نام Asshole No More; The Original Self-Help Guide for Recovering Assholes and Their Victims منتشر شد. در ادامه این مقاله در بوکیاتو به معرفی کامل کتاب بیشعوری خواهیم پرداخت.
خاویر کرمنت نویسنده کتاب بیشعوری
«خاویر کرمنت» نویسنده کتاب بیشعوری یک پزشک آمریکایی است که اولین نسخه این کتاب را حدود ۲۰ سال پیش در آمریکا به چاپ رساند. این کتاب یک اثر روانشناسانه و اجتماعی برای همه مردم جهان است.
به تعبیر کرمنت که روانشناس نبوده اما به نوعی و با نوشتن این کتاب، به روان درمانی مردم رو آورده، مهمترین مساله درباره بیشعورها، این است که بی شعوری شان را انکار می کنند و اولین قدم هم برای درمان شان، این است که باور کنند بیشعور اند و به آن اعتراف کنند. در یکی از قسمتهای کتاب که کرمنت از سیستم قضایی و جستجوی عدالت در آمریکا صحبت می کند، میخوانیم:
در آمریکا هر بیشعوری می تواند از سر مردم آزاری دادخواستی علیه هر کسی که اراده کند به راه بیندازد و او را مجبور کند که برای دفاع از خودش مبلغ هنگفتی هزینه کند. سوءنیت و خیال بافی جای شواهد و مدارک محکمه پسند را گرفته و بنابراین دادگاه ها تبدیل به میدان بازی دلچسب بیشعورها شده است. سریع ترین راه برای شکست خوردن در مرافعه ای قضایی این است که آدم معتقد باشد سیستم قضایی بیطرف است. دومین راه گرفتن وکیل پاک و درستکار است. (البته اگر چنین چیزی وجود خارجی داشته باشد.) زیرا فقط بیشعورها از پس بیشعورهای دیگر بر می آیند و این مسئله ربط چندانی به عدالت ندارد.
«خاویر کرمنت» در این کتاب مدعی می شود که بیشعوری یک بیماری و اعتیاد است، نه بداخلاقی و سوءرفتار و به معرفی بیشعوری از زوایای مختلف می پردازد.
معرفی کتاب بیشعوری
کتاب بیشعوری، خود را این گونه معرفی می کند: «راهنمای عملی شناخت و درمان خطرناک ترین بیماری تاریخ بشریت». در این کتاب، نویسنده خود را یک پزشک بیماری های مقعد معرفی می کند که در نتیجه یک عمر رفتار بیشعورانه، روزی به ته خط رسیده و همه، حتی خانواده اش او را ترک می کنند. او به دنبال کشف این شکست با این واقعیت روبهرو می شود که «او یک بیشعور است.» این جمله را مشاور روانشناس به او می گوید و اعلام می کند که این بیماری قابل درمان نیست. اما نویسنده در این کتاب، روش درمان یا راه نجات از بیشعوری را نشان می دهد. او شغل پزشکی را کنار گذاشته و به درمان بیشعورها اقدام می کند.
بخش های مختلف کتاب بیشعوری
کتاب بیشعوری ۵ بخش اصلی دارد که به ترتیب عبارتند از:
- چه کسی بیشعور است و چرا یک نفر باید بخواهد بیشعور باشد؟
- انواع بیشعورها
- وقتی جامعه بیشعور میشود
- زندگی با بیشعورها
- راه نجات
«خاویر کرمنت» در فصل نخست کتاب، خواننده را با این پرسش مواجه می کند که «چه کسی بیشعور است و چرا یک نفر باید بخواهد که بیشعور باشد؟» در ادامه سرگذشت چند مورد بیشعور آورده شده و سپس تعریف بیشعوری، ماهیت بیشعوری و شدت بیشعوری شرح داده شده است.
در بخش دوم، نویسنده انواع بیشعور اعم از بیشعور اجتماعی، بیشعور تجاری، بیشعور مدنی، بیشعور مقدسمآب، بیشعور عصر جدید، بیشعور دیوان سالار، بیشعور بیچاره و بیشعور شاکی را برمیشمارد.
در پایان هم با طرح چند سوال، راهی برای تمرین کشف بیشعوری در خود و دیگران به خواننده نشان داده می شود.
دونالد ترامپ از نگاه بیشعوری
کرمنت در این کتاب نسبت به شخصیت دونالد ترامپ هشدار می دهد و به طور آشکار او را بیشعور میخواند. در جایی از کتاب بیشعوری به کتاب مقدس بیشعورهای تاجر به نام «هنر دزدی» اثر «دونالد ترامپ» اشاره می شود که مقصود، نویسنده کتاب «هنر معامله» نوشته «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور فعلی آمریکا است.
در کتاب می خوانیم:
کتاب مقدس این نوع بیشعورها (بیشعورهای تاجر) کتابی است به نام هنر دزدی از دونالد ترامپ که می نویسد: راستی و درستی، مهمل و بیمعنیاند. همیشه مفیدترین راهکارها در تجارت، مدیریت درستکاری اعداد و ارقام است. چرا باید برای بدست آوردن چیزی به سختی و با صداقت کار کرد وقتی می توان آن را به راحتی دزدید؟
چارهای هم نیست وقتی یک نفر با کمبود لیاقت و توانایی اصرار داشته باشد که در جلسات، مذاکرات و محاسبات به هر نحوی کارش را پیش ببرد، باید کمبودهایش را با حقه بازی، حرافی و بلوف زدن جبران کند. بیشعورهای گندهگو از همین جا پیدا می شوند. هنرنمایی یک گندهگو وقتی است که سرنخ کلام از دستش رفته باشد و نداند درباره چی حرف میزند. چنین بیشعوری خودش را در برانگیختن دیگران (چرندگویی)، خلاقیت (دزدیدن ایدههای دیگران)، تعامل (ارعاب دیگران) و مدیریت (سرپوش گذاشتن بر گندکاریهایش) خبره نشان می دهد.
یکی دیگر از فرازهای جالب این کتاب که مربوط به سیاستمداران و به ویژه سیاستمداران آمریکایی است، به این ترتیب است:
در دهه ۱۹۵۰، شنیدن حرفهای مک کارتی، بیشعوری را در امریکا واگیردار کرد. در دهه ۱۹۶۰ با جنبش های اعتراض آمیز دانشجویان بسیاری دیگر آلوده شدند. در دهه ۱۹۷۰ جامعه به طور عمومیاز مرضی که بعدا جیمی کارتر آن را «کسالت روانی» نامید رنج میبرد. اما از آنجایی که هیچ کس دوست ندارد به بیشعوریاش اشاره شود کارتر کله پا شد و به خاک سیاه نشست. دهه ۱۹۸۰ دهه صدور عدالت به عنف بود که سیاستمداران، لابیستها و بیشعورهای دیگری از این دست آن را دستاویزی برای تهاجمات خود کردند. چشم انداز آینده هم واضح است: بیشعورهای بیشتر، تهاجمهای بیشتر.
ترجمه کتاب بیشعوری
در سال ۱۳۸۷، محمود فرجامی کتاب Asshole No More را با عنوان بیشعوری به فارسی برگرداند. سال ۱۳۹۰ نسخه pdf کتابی با عنوان خاص «بیشعوری» (assholism) نوشته «خاویر کرمنت» با تصویر روی جلدش که تابلوی «جیغ» اثر معروف «Edvard Munch» نقاش نروژی بود، توجه اهالی فضای مجازی را به سمت خود جلب کرد و دست به دست در فضای مجازی گشت و گشت و خوانندگان بسیاری یافت.
کتاب بیشعوری در سال ۱۳۹۳ و پس از پنج سال انتظار به دلیل عدم دریافت مجوز نشر، توسط «نشر تیسا» منتشر و به سرعت به یک کتاب پرفروش تبدیل شد، بطوریکه ۸ ماه پس از چاپ نخست به چاپ بیستم و آستانه تیراژ ۵۰ هزار جلدی قرار گرفت. این کتاب در کابل توسط نشر زریاب و در لندن توسط نشر اچ اند اس مدیا نیز به طور جداگانه به چاپ رسیده است. وی همچنین (به همراه دانیال جعفری) کتاب فلسفه طنز اثر جان موریل را ترجمه کرد که این کتاب توسط نشر نی چاپ شده است.
محمود فرجامی
محمود فرجامی روزنامه نگار، نویسنده، مترجم، طنزپرداز و پژوهشگر طنز ایرانی است. وی در سال ۱۳۵۶ در مشهد به دنیا آمد. دبیرستان را در رشتهٔ ریاضی فیزیک به پایان رساند. پس از آن در مقطع کارشناسی رشتهٔ کامپیوتر از دانشگاه آزاد مشهد و کارشناسی ارشد رشتهٔ فلسفه و حکمت اسلامی از دانشگاه آزاد تهران فارغالتحصیل شد. وی دانشآموخته ارتباطات (گرایش روزنامهنگاری) در مقطع دکتری از دانشگاه علوم مالزی است.
گفتگوی جالب محمود فرجامی را با وبسایت همیاری کانادا را حتما در این لینک بخوانید؛ بسیار جالبه!
قسمتی از کتاب
بخشی از کتاب بیشعوری را در زیر باهم بخوانیم:
بیشتر بیشعورها را می توان از روی رفتار تهاجمی و اخلاق قلدرمآبانهشان شناخت. اگر با گردن کلفتی و ترساندن دیگران نتوانند کارشان را به انجام رسانند، حقه سوار میکنند یا قانون و مقررات را طوری انگولک میکنند تا نتیجهاش به نفع شان شود.
مثل تمام اعتیادها، مسالهی انکار در بیشعوری هم مسالهی مهمی است. آنها قبول نمیکنند که باید مسئولیتپذیر باشند و یا دستکم زیر حرفشان نزنند و حاضر به پذیرش اشکال و اشتباه در کارشان باشند.
بیشعورها کسانیاند که فکر میکنند قانون در رابطه با آنها تعریف و معین میشود و آنها تافتههای جدابافتهایاند که حق انجام هر کاری را که اراده کنند، دارند.
بیشعوری مرض وقاحت و سوءاستفاده از دیگران است. مشکل درمان بیشعوری آن است که آدم بیشعور معمولا قبول نمیکند، بیشعور است. اگر هم عاقبت قبول کند، باز هم تمایل دارد تقصیر آن را به گردن دیگران بیندازد.
انتشارات «تیسا» کتاب «بیشعوری» نوشته خاویر کرمنت را با ترجمه محمود فرجامی و به همراه «قلم بیشعوری» منتشر کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده است.
برای خرید کتاب بیشعوری کلیک کنید.
منابع: ویکی پدیا، دیجی کالا، goodreads
کانال سروش مارکت کتاب بوکیاتو:
پیج اینستاگرامی بازارچه کتاب بوکیاتو:
امتیاز بینندگان:۵ ستاره
امتیاز بینندگان:۵ ستاره